تفنگ وقتی بد نبود
که دو انگشت چسبیده ی برادرم بود
و صدای گلوله از دهانش شلیک می شد: کی یووو…
دشمن به زمین می افتاد
دوست بر سر دو انگشتش فوت می کرد: پوففف.
دوست و دشمن،
دست بر گردن هم راهی یک سفره می شدند
و جنگ تمام می شد.
برچسب : نویسنده : 5sheroshoor19 بازدید : 29