ترنم های یک زن

متن مرتبط با «تفنگ» در سایت ترنم های یک زن نوشته شده است

تفنگ

  • تفنگ وقتی بد نبودکه دو انگشت چسبیده ی برادرم بودو صدای گلوله از دهانش شلیک می شد: کی یووو…دشمن به زمین می افتاددوست بر سر دو انگشتش فوت می کرد: پوففف.دوست و دشمن،دست بر گردن هم راهی یک سفره می شدندو جنگ تمام می شد. + نوشته شده در  شنبه هشتم مهر ۱۴۰۲ساعت 14:19&nbsp توسط نسرین  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها