زندگی زیباست !

ساخت وبلاگ

گذشته را رها کردم
در دفترهای کاهی شعرم
روی مقوای برقی رسم و هندسه
در حال و هوای مشق شب
و صدای جیر جیر کفش نوی معلمم


گذشته را رها کردم
در باغچه ای سیراب
در بوی آب روی خاک
و آنهمه درخت نارنج و توت
که مهمان مهربانی هر روز مادر بود


گذشته را رها کردم
در تمام عشق های زودگذر
که همیشه آخرین بودند ،
و نبودند...


در بُغض ها و خنده ها
در تلخی و شیرینی ها

در ترنُم های سلام
و اندیشۀ تلخ خداحافظی


گذشته را در شاخه گلی نسترن

 که چیدنشان شبها، 

پسران را دیوانه می کرد 

از یاد زدودم


خاطراتم را زیر دیواری
که پیچکهای یاس سفید را
در عطرینه هایش سرشار می کرد
به خاک سپردم


و گذشته را در پیوندی
که قرار بر ابدیت داشت
اما تا دورها نپائید،
به دست باد سپردم...


از آن پس زندگی را یافتم .
در شادی ، در عشق 
در نگاه مهربان فرزندم ،
و چه زیبا بود ...


نسرین مولا/ دوم خرداد 1387

+ نوشته شده در  چهارشنبه یکم تیر ۱۴۰۱ساعت 2:51&nbsp توسط نسرین  | 

ترنم های یک زن...
ما را در سایت ترنم های یک زن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5sheroshoor19 بازدید : 97 تاريخ : يکشنبه 17 مهر 1401 ساعت: 22:46