ترنم های یک زن

متن مرتبط با «رمان ستارههای بی نشان» در سایت ترنم های یک زن نوشته شده است

بیتاب

  • جای پای گریه را که پاک کنم، تو رسیده ای سر کوچه! شاخه گلی از باغچه ی همسایه می چینی، لبخند به لب آن را بو می کشی و به سویم می آیی... یادم باشد  در خانه را باز بگذارم تا دیرتر نشود...   نوشته شده در دوشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۵ساعت 1:14 توسط نسرین| ,بیتاب ...ادامه مطلب

  • وقتی که یاس خانه آبی شد

  • باران می بارد، پنجره ها را باز می کنم و دیوار حیاط را که با یاس ها پوشیده شده اند تماشا می کنم... یاد مادرم می افتم که هر روز صبح به سراغ درخت می رفت تا قبل از خورشید به یاس ها سلام کند... یادش بخیر با همان چادر نماز گلدار و آن جانماز سفید که همیشه پر گل بود تا زمانی که او رفت و درخت یاس خانه آبی شد...       نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 15:27 توسط نسرین| ,وقتی,یاس,خانه,آبی ...ادامه مطلب

  • شاید بیایی

  •   برای امین عزیزم به امید آمدنشان   نیستی! اما صدایت مدام با من است: پنجره ها را که باز کنی، من از غایت شب رسیده ام.   برف می بارد سردم است اما، شب های زیادیست که هیچ پنجره ای را نبسته ام!  شاید بیایی...    ,شاید بیایی شاید ببینی,شاید بیایی ویگن دانلود,شاید بیایی,شاید این جمعه بیایید,شاید این جمعه بیاید,شاید سر مهر بیایی,دانلود آهنگ شاید بیایی,شاید یک شب بیایی,شاید تو بیایی,متن شاید بیایی ویگن ...ادامه مطلب

  • ستاره های بی آسمان

  •   لعنت به من لعنت به تو لعنت به عشق لعنت به ما، و به هر چه حس خوب...   گفته بودم ات که قبای عشق هرگز اندازه ی تنم نبود گفته بودم ات که می دانم سهمی ندارم از عشق و باورم نکردی...   بدرقه ام که می کنی  اشک هایم را می بینی اما باز برایم روز خوشی را آرزو می کنی!   کدام خوش ی؟ کدام روز؟ وقتی تو نباشی هیچ شبی روز نمی شود، نگفته بودم ات؟  ,ستاره های بی نشان نیلوفر لاری,ستاره های بی نشان,ستاره های بی نشون,ستاره های بی شمار,ستاره های بی ادب,ستاره های بی دنباله قسیم اخگر,ستاره های بیلبورد,ستاره هاي بي نشان,رمان ستارههای بی نشان,وبلاگ ستاره های بیشمار ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها