نرگس هاقبا دامنشان را در باد تکان می دهندتا شاپرک هامدام برقصند...انگار تو بودیکه پیراهن زرد پوشیده بودیو نسیم،یاد خاطراتت رابا خود می کشیدو خانهء مادری... آه...کاش می دانستم کجا گم شدیو ای کاش می توانستم تو راهمیشه در قاب زندگی نگه دارم...حالا برقص محبوبم،بچرخ و بگذارمیان چین های پیراهنت گم شومآخر دلم برایت تنگ است...بیا از اولبه کوچه های کودکی مان برگردیمبه روزهای بی غل و غشبه روزهایی که آسان می خندیدیم...من این خیابان بی سر و ته را اصلاً دوست ندارم.دختر خوبی باش وبرگرد... + نوشته شده در شنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۰ساعت 3:53  توسط نسرین | بخوانید, ...ادامه مطلب
چرا صدایم زدی؟ خواب خوبی بودم در رویای دست هایت با موهایم در آسمانی پر از ستاره! حال بیدارم و می دانم، دست هایم خالی مانده اند و دیگر هیچکس هیچوقت با موهایم بازی نخواهد کرد... , ...ادامه مطلب
برای رضای خوبم تو را صدا کردم، نیامدی! بی تو رفتم. اما با تو ام مدام، تا هنوز... ,هر روز پاییزه,هر روز یک گوشه,هر روز چند ثانیه است,هر روز برای همان روز,هر روز دو داستان جديد,هر روز برایت رویایی باشد,هر روز پاییزه چاوشی,هر روزتان نوروز نوروزتان پیروز,هر روز صبح در آفریقا,هر روز یک آیه ...ادامه مطلب