از هر غروب که گذشتم، تویی و یک کلبه تکه نانی و شراب شومینه و یک بستر و تمام! نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۵ساعت 12:14 توسط نسرین| ,رویای,محال ...ادامه مطلب